سخنی با فرح دیبا ( قسمت دوم )

ساخت وبلاگ

سال 1340-1339 که شاه تمام ذهنش را قوت گرفتن نیروهای ملی و مصدقی گرفته بود و مجلس را تعطیل کرد که آن‌ها بدان راه پیدا نکنند، شما به دیدار جذامیان در تبریز و مشهد رفتید که وضعیت فجیعی داشتند. با این اقدام تابوی عدم تماس با جذامیان شکسته شد و به همت مرحوم دکتر عبدالحسین راجی و حمایت شما مرکزی برای آنان تأسیس شد و رسیدگی به آنان قوت گرفت.

✅شما و همفکرانتان سال 1344 کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را پایه‌گذاری کردید که بعدها محل تجمع و همکاری بسیاری از نویسندگان و هنرمندان رشته‌های مختلف گرافیک و فیلم و عکس و... شد. درست در همان تاریخ، شاه، حسن پاکروان را که گرایش‌های معتدل و میانه‌روانه داشت از ریاست ساواک برداشت و نعمت‌الله نصیری را به جای وی گماشت که باب شکنجه و سرکوب را باز کرد، روندی که وقتی در سال 56 به بن‌بست رسید، دیگر چاره‌ای برای رژیم باقی نماند جز اینکه شاه برای نجاتش، خود نصیری را قربانی کند. ترفندی که دیگر اثربخش نشد، اما درباره اثرات این ساواک در سرنگونی رژیم شاه کمتر تأمل شده است. سازمانی که برای حفظ و بقای رژیم تأسیس شده بود چگونه به ضد خود تبدیل شد!

✅در خاطرات علم آمده است که یازدهم آذرماه 53 شما سفری به مناطق کویری داشتید و حتی در سبزوار زادگاه من، برای تشویق و جلب همکاری مردم در پاک کردن زباله‌ها، خودتان پیشاپیش پیشاهنگان، راه افتاده‌اید و به زباله جمع‌کردن پرداختید که برای همه عجیب بود و می‌توانست در جلب افکار عمومی بسیار مؤثر باشد، درحالی‌که سال قبل از آن مأموران ساواک بعد از دستگیری من در تهران، در منزل ما بست نشسته بودند و بسیاری از همشهریان مرا که سری به آنجا زده بودند دستگیر کرده بودند و بی‌جهت ماه‌ها در کمیته مشترک نگه داشتند. بسیاری خانواده‌های معروف و خوشنام شهر به این بلیه گرفتار شدند. طبیعی بود که اقدامات شما در برابر اعمال ساواک رنگ می‌باخت. خبرهای سرکوب و شکنجه و زندان‌ها اجازه نمی‌داد کسی از اقدامات شما در مورد جذامیان، مادران و نوزادان، کودکان، حفظ میراث فرهنگی، تئاتر و ساخت مراکز هنری فرهنگی حمایت کند.

✅امروز بسیاری مردم جهان از مستبد و دیکتاتور نفرت دارند، اما نمی‌دانند چگونه یک مستبد ساخته می‌شود. آیا استبداد یک فرد است که با تغییر او همه چیز دگرگون می‌شود؟ یا یک مناسبات و سیستم و حتی فرهنگ و تفکر است که زایش دارد و می‌تواند، حتی یک مبارز علیه استبداد را به مستبدی دیگر تبدیل کند. شاه جوانی که روزی قوام‌السلطنه را نخست‌وزیر کرد تا مسئله آذربایجان را حل کند، چند سال بعد چنان مغرور شد که با یک نصیحت خیرخواهانه او برآشفت و او را طرد و خانه‌نشین کرد. روزی نخست‌وزیری دکتر مصدق را به پیشنهاد مجلس پذیرفت، اما بعد از چندی، او را به حصر ابدی انداخت و نامش را از کتب تاریخ و رسانه‌ها حذف کرد. امروز نیاز به روانشناسی و جامعه‌شناسی قدرت و استبداد و دیکتاتوری داریم و نه پراکندن نفرت و خشونت و تکرار تجربه‌ها و شما در این زمینه تجربه بزرگی دارید.


✅اگر جای شما بودم، اینک که دیگر نه از آن ساواک خبری هست و نه از آن دربار تجربه زیستی خود را چنان‌که بوده و نه چنان‌که مصالح اقتضا می‌کند، بیان می‌کردم و به‌ویژه مکانیسم و چگونگی برخی مسائل مهم حکومتی را تشریح می‌کردم و برای این نسل و نسل‌های بعد آگاهی و آموزشی اساسی به جای می‌گذاشتم. با خود می‌اندیشیدم که به هر حال من سیری را طی کردم و شاهد بسیار چیزها بودم، تجربه من اکنون در سن بالای هشتادسالگی می‌تواند برای همه نسل‌های بعدی و سایر ملل مفید باشد. از تکرار فاجعه جلوگیری کند و به دانش بشری عمق بیشتری ببخشد.

منبع: چشم‌انداز ایران شماره 120

نور خورشید و رازهای سلامت که احتمالا نمی دانیم!...
ما را در سایت نور خورشید و رازهای سلامت که احتمالا نمی دانیم! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parham84 بازدید : 131 تاريخ : پنجشنبه 14 فروردين 1399 ساعت: 18:21