ی که سیاهه چشمات همرنگ روزگارماز دست تو چه روز و چه روزگاری دارمهزار تا وعده دادی نیومدی مارو کاشتیاین دل مهربونو چشمانتظار گذاشتیبرای بیوفایی هزار بهونه داریهزار و یک شکایت از این زمونه داریچشمانتظارم نذار تاریک و تارم نذاربیشتر از این غصه رو رو کولهبارم نذارچه روز و روزگاریه وای چه شبای تاریه
دل پی بیقراری و عاشق ما فراریه
اون روز و روزگاری بود زمستون و بهاری بود
تو شادی و تو غصهمون حال و هوای یاری بود
برای بیوفایی هزار بهونه داری
هزار و یک شکایت از این زمونه داری
چشمانتظارم نذار تاریک و تارم نذار
بیشتر از این غصه رو رو کولهبارم نذار
چشمانتظارم نذار تاریک و تارم نذار
بیشتر از این غصه رو رو کولهبارم نذار
برای بیوفایی هزار بهونه داری
هزار و یک شکایت از این زمونه داری
چشمانتظارم نذار تاریک و تارم نذار
بیشتر از این غصه رو رو کولهبارم نذار
+ نوشته شده در شنبه سی و یکم تیر ۱۳۹۶ساعت 20:19 توسط جوزقی |
نور خورشید و رازهای سلامت که احتمالا نمی دانیم!...
ما را در سایت نور خورشید و رازهای سلامت که احتمالا نمی دانیم! دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : parham84 بازدید : 91 تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1396 ساعت: 22:30